دسته : معارف اسلامی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 15 KB
تعداد صفحات : 29
بازدیدها : 259
برچسبها : دانلود مقاله
مبلغ : 2000 تومان
خرید این فایلمقاله شناخت نفس
فهرست:
چگونه با شناخت (نفس ) به شناخت (رب ) برسیم ؟
شناخت نفس از دیدگاه ملاصدرا
................................................................................
چگونه با شناخت (نفس ) به شناخت (رب ) برسیم ؟
پرسش شما ناظر به روایت مشهوری از حضرت علی (ع ) است که فرمودند: ((من عرف نفسه فقد عرف ربه ; هر که خود را شناخت , خدای خویش را شناخته است )), (تصنیف غررالحکم و دررالکلم , عبدالواحد بن محمد تمیمی , ص 232). این حدیث شریف و روایات دیگری از این دست که حاکی از ملازمه اکید میان شناخت انسان و شناخت خداوند است , تفسیرهای فراوانی را در بر داشته و بحث های دامنه داری را فراروی اندیشمندان نهاده است که طرح تفصیلی آن خارج از حوصله این مجال می باشد.
...
با توجه به این که شناخت خدا از راه خودشناسی در قلمرو علم حضوری فوق قرار می گیرد, پاسخ به این دو پرسش شما که : 1- مقصود از معرفت نفس چیست ؟ 2- چطور می توان به آن دست پیدا کرد؟ متفاوت خواهد بود, هر چند میان آن دو تمایز کامل نباشد.اما مراد از شناخت نفس در گونه اول درک حضوری , معرفت به فطرت و سرشت انسان است . این که بداند و بفهمد: فطرت چیست ؟ بینش و گرایش های فطری کدامند؟ فطرت در منظر قرآن چگونه تحلیل می شود؟ آیا اساسا" میان همه انسانها مشترکاتی یافت می شود؟ چه ضابطه و ملاکی برای تشخیص آنها وجود دارد؟ آیا بهره وری اولیه انسان ها از این مشترکات یکسان است ؟ فطری بودن خداشناسی به چه معناست ؟ آیا خدا در نهاد انسان هست ؟ اگر هست پس چگونه پاره ای از انسان ها خدا را انکار کرده , از او اعراض می کنند؟ و...
برای آگاهی بیشتر در این زمینه , ر . ک : سرشت انسان , علی شیروانی .
دست یابی به این معرفت یا به عبارت دیگر بازشناسی امور فطری , گوناگون و متفاوت است :
1- روش تجربی یا تاریخی ; در این روش با مراجعه به جامعه و تاریخ و تحولات گوناگون آن , عناصری که در همه جا بوده و همیشه حضور داشته اند ولو با شدت و ضعف ]شاخص ها و نشان های امور فطری [ کشف می شود. البته این عناصر باید عناصری باشد که در قلمرو انسانیت انسان قرار داشته باشد, از این رو روحیه استخدام دیگران در جهت منافع خود, تجاوز به غیر, ظلم و عدالت ستیزی که همواره در طول تاریخ ظهور کرده در این عناصر جای نمی گیرند.
2- روش تعقلی ; در این روش کوشش می شود تا به مدد برهان اصالت عموم گرایش های انسانی (مانند علم دوستی , فضیلت خواهی و...) اثبات گردد یا گرایش به خدا و حس پرستش یا فطری بودن دین مبرهن شود.
3- روش شهودی ; در این روش با مراجعه به وجدان و شهود گرایش ها و بینش های فطری شناخته می گردد. اگر انسان در درون خود, فارغ از همه خصوصیت ها و ویژگی ها و شرایط, احساس کرد که زیبایی را دوست دارد, علم را دوست دارد به فضایل اخلاقی عشق می ورزد ودارنده آنها را می ستاید و خود آن را می پسندد و در پی آن است که آنها را در خود احیا نماید می تواند به گرایش های فطری انسان دست یازد.
4- روش نقلی ; در این روش با مراجعه به کتاب و سنت ]منابع روایی [ اموری که به عنوان گرایش ها و بینش های فطری انسان طرح شده , شناسایی و طبقه بندی می شود. اما منظور از معرفت نفس در گونه دوم معرفت حضوری , معرفت به نفس و شناخت شخصیت و انسانیت انسان است . این که دریابد و علم پیدا کند: نفس چیست ؟ خصوصیات آن کدام است ؟ مراتب آن چگونه است و به چه شکل با یکدیگر در ارتباطند؟ رابطه نفس و بدن به چه کیفیتی است ؟
نفس , عقل و قلب آیا یکی هستند و اگر خیر, وجه تمایز آنها از یکدیگر چیست ؟ نفس از دیدگاه قرآن و روایات چگونه تفسیر می شود؟ هبوط و عروج نفس چیست ؟ مراد از تهذیب نفس چیست ؟ ارتباط نفس و عمل چگونه است ؟ نفس دارای چه استعدادها و قابلیت هایی است ؟ تجرد نفس به چه معنا است ؟ قوای آن کدام است ؟ آیا می توان از راه شناخت نفس به شناخت و معرفت خدا دست یازید؟ این معرفت در چه حد و مراتبی است ؟ و در یک کلام آدمی باید ((نفس )) یا ((روح )) یا ((حقیقت )) خود را بشناسد تا بداند که چه بوده و چه شده و چه می تواند باشد؟
خرید و دانلود آنی فایل